ملودی عشق

کاش ؛ کسی پیدا می شد که بخواهد بشنود فریاد بی صدا را . . .

ملودی عشق

کاش ؛ کسی پیدا می شد که بخواهد بشنود فریاد بی صدا را . . .

خواب

خواب دربان را به راهی برد

بی صدا آمد کسی از در

در سیاهی آتشی افروخت

بی خبر اما

که نگاهی در آتش سوخت

نظرات 2 + ارسال نظر
بید مجنون سه‌شنبه 9 بهمن 1386 ساعت 06:06 ب.ظ http://from2008.blogsky.com

سلام بر ملودی عشق
اینو دارم از ته دلم میگم
خوشحال شدم که یه قسمت از موضوعاتت راجع به فروغه
من عاشقشم
شیداش

سهم من این است
سهم من آسمانی است
که آویختن پرده ای آنرا از من میگیرد

ملودی عشق شنبه 11 اسفند 1386 ساعت 11:38 ق.ظ http://the-melody-of-love.blogsky.com/

شاید عجیب باشه که الان جواب این پست را می دم ولی


سهم من آسمانی است
که آویختن پرده ای آنرا از من میگیرد


و حالا پرده ای نیست نه
خود آسمان پرده ی من است
که جلویم ایستاده و نمی گذازد بالهایم را برای پرواز باز کنم

آسمان من طوفانی ست
آسمان من خسته است
و باور ندارد
من قادر به پر گشودن در آن هستم
و مرا باور ندارد

و من در آرزوی پرواز
اینجا نشسته ام
در انتظار گرفتن سهمم
بال ها یم خسته اند
می ترسم پرواز را از یاد ببرم

می ترسم روزی آسمان آفتابی شود
روزی به من اجازه ی پرواز دهد
که
دیگر پری برای پریدن نداشته باشم
می ترسم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد