این دفعه نه یک شعر؛ نه یک داستان؛ و نه یک حرف تازه
فقط یه سوال دارم یه سوال قدیمی اما بی جواب
عشق یعنی چی ؟! ؟! ؟!
چیزی من فهمیدم اینه که خیلی چیز ها را از دست می دی تا مفهومش را پیدا کنی
و بعد از این که معنا شو فهمیدی می بینی کسیو که عاشقش بودی از دست دادی
( تعجب نکنبن اگه اول این داستان را نمی دونین تو بلاگ قبلیم همشو نوشتم ؛ این تو هم اضافه اش می کنم ؛ منتهی زمانی که پایانش را هم بدونم ؛
زمانی که مطمئن شم ؛ زمانی که . . . )
عشق؟!!!
جزو واژه های غریب شده...
جوابتو برات ایمیل می کنم باشه؟
باشه منتظرم مرسی
سلام خوبی شما
عشق یعنی داشتن علاقه به محبوب (حالا محبوب میتونه شخص باشه یا جسم یا...)
عشق فقط خداست. چرا؟ چون عشق هیچ وقت تموم ننمی شه و کم نمیشه ولی این چیزی که اسمشو می ذاریم عشق ٬ نهایتا بعد از چند سال که جدا می شیم از هم ٬ از بین می ره.
ولی اگه بخوام جملات عاشقانه بگم ==== عشق ٬ نرسیدن است.
عشق ٬ همیشه یک نقطه اوج است.
اما به نظر خودم == عشق خداست . عشق ٬ مادر و پدر. خودِ آدم. هوا و آسمون و ....
راستی ببخشید دیر سلام کردم.
موفق باشی
سلام
می دونی شاید اینم عشق نیست....
چیزی که همه چیز را از دست بدیم و بدستش بیاریم...دنیا محله تجربه کردنه...
شاید باید عشق را در چیزهای دیگه و جاهای دیگه جستجو کرد...
خیل عرفانیه
خدا
و چیزهای بالاتر
. . .
اما همه ی ما انسانیم و ضعف ها ی خودمون را داریم
ما نمی تونیم از چیزی که بخشی از وجودمونه فرار کنیم یا نپذیریمش
و این یعنی انسان بودن
یعنی اشتباه کردن
یعنی تکرار
و تکرار
چرا گرفته دلت، مثل آنکه تنهایی.
چقدر هم تنها!
خیال می کنم
دچار آن رگ پنهان رنگ ها هستی.
دچار یعنی
عاشق.
و فکر کن که چه تنهاست
اگر ماهی کوچک ، دچار آبی دریای بیکران باشد.
چه فکر نازک غمناکی !
دقیقا همین
دلم هوای تو دارد
و شانه های تو میدانم که مرا آرزو میکنند
همیشه همینطور است
کسی که تشنه است آب میخواهد
و شانه های تو تشنه اند
و چشم های من آبستن
سلام مرسی از اومدنتون.به نظره من عشق زمانیه که انقدر یه نفرو دوست داری تا به درجه ی عشق برسی و زمانی یه این درجه رسیدی هوست رو دخالت ندی و فقط طرفت رو به خاطره خودش به خاطره نگاهش که جرقه ای از عشقه بخوای اپم منتظرتم.
عشق یعنی آنچه نگفتنی است
نه همیشه
خیلی چیز ها حتی اگه واقعی هم باشن تا گفته نشن دیده نمی شن
یاد گرفتم که اگه چیزی را می خوای باید شهامت بیانش را داشته باشی
گرچه مطمئن نیستم خودم داشته باشم
راستی یه جواب هم واست اینجا دیدم
http://papiroosi.wordpress.com
سلام خوبی؟
به نظر من عشق یعنی بیش از حد و تا پای جان خواستن.اگه وقت کردی بیا به وبلاگم آپم
فک می کنی چند نفر تو دنی پیدا می شن که حاضرن تا این حد پیش برن ! ! !
سلام عزیزم. خوبی ؟
من آپم
موفق باشی
سلام ملودی عزیز..
در مورد عشق پرسیدی....عشقی که اصلا بهش فکر نمی کردم... تا وقتی که از دستش دادم...تا اینکه یه روز وقتی که دلیل همه تنهاییها و دلتنگی هامو فهمیدم ...دیدم که عشقم نیست . من به معنای واقعی کلمه شوکه شدم وقتی فهمیدم که عشقم به خاطرم چه کارها یی نکرده بود و من اصلا اعتنایی نداشتم.
چیزی که من از عشق میدونم اینه که فقط وقتی به اون لحظه فکر میکنم...خودمو میبینم که دارم ازش دور میشم...توی خیالم اونو می بینم که داره بهم ...به دور شدنم نگاه میکنه...دروغ نمیگم وقتی که میگم هر روز هر لحظه حتی الان که دارم برات تایپ میکنم صداش رو میشنوم که به من میگه (...) برگرد...
شاید عشق یعنی همین...منتظر نظرتم.
فک کنم منم همین کارو کردم
مسخره است وقتی می فهمی عاشق شدی که دیگه دیر شده
و از اونم مسخره تر اینه که
بفهمی از همون اول عاشق بودی
اما نمی دونستی به این می گن عشق
و اون می دونسته
عشق میتونه یه دام باشه دامی که تا چشمات را باز میکنی میبینی توش گیر کردی و هیچ راه فراری نداری...عشق دام تنهایی نه وصال ...عشق یعنی یک عمر منتطر کسی ماندن و او بی خبر ماندن....عشق تنها این نیست عشق واژه ای که نمیشه گفت چیه ...عشق مثل قوانین فیزیک و شیمی و سایر علوم کشف شدنی نیست عشق یه راز که تا ابدی دست نخورده باقی می مونه ..مگه ندیدی اونایی که خواستن بفهمن هرگز نتونستن لیلی،مجنون،خسرو،شیرین بازم بگم ...نه جانم عشق معنا شدنی نیست؟!!
انتظار
انتظار
و باز هم انتظار
با این موافقم اما نه همیشه
خسرو و شیرین به هم رسیدن هر چند کو تاه
رومئو و ژولیت هم همین طور
. . .
با خودم می گم
اگه قرار به بنرسیدن باشه
پس امید برای چیه
پس ما برای چی انسان هستیم
؟ ! ؟ !
نه نمی تونه فقط این باشه
یک تلاش بی هوده
! ! !
سلام
خووبی؟؟
اسمتو نمیدونم
ولی جوابتو فکر کنم که میدونم
عشق یه چیزی بین دروغ و راسته
تشخیصش سخته
عشق یه احساس قشنگ ولی درد ناکه
عشق یه احساس نزدیکیه ولی آخرش دوری و هجرانه
طعم تلخ این رو الان من احساس می کنم
با تمام وجودم این حس دردناک رو احساس می کنم
با تمام وجود...
منتظرت هستم
به وبیاگم بیا ملودی عشق...
منتظرم
اینجا من فقط ملودی عشق هستم همین
آره می دونم دقیقا همین طوره که توصیف کردی
خیلی دوست داشتم چیزی بنویسم که خودم رو هم قاع کرده باشه، نمیدونم چطور میشه تعریفش کرد ولی میدونم وقتی در گیرش میشی چوری میشی:
وقتی هست نگرانی
وقتی نیست غمگینی
ولی وقتی میره، تا مدتها دیگه هیچ چی نیستی