ملودی عشق

کاش ؛ کسی پیدا می شد که بخواهد بشنود فریاد بی صدا را . . .

ملودی عشق

کاش ؛ کسی پیدا می شد که بخواهد بشنود فریاد بی صدا را . . .

و من شکستم

و من شکستنم را دیدم

برای دومین بار

و این بار دردناک تر

می دونم تقصیر خودم بود

می دونم چرا تکرار شد

می دونم چرا اتفاق افتاد

اتفاق افتاد چون اعتراف کردم به دوست داشتن

پذیرفتم نیاز را

و گذاشتم ببینه خرد شدنم را

و ازش لذت برد

و پیروز مندانه از کنارم رد شد

 

نمی ذارم دیگه تکرار بشه

همین یه بار برای همه عمرم کافیه

 

من کسی را نمی شکنم

و اجازه نمی دم کسی شکستنم را ببینه

حتی اگه له شده باشم ،  محکم می ایستم  این بار

 

من کسی را فراموش نمی کنم

و اجازه نمی دم فراموشم کنن

قبل از این که به فکرش بیفتن ،  من می رم  این بار

 

من از کسی متنفر نمی شم

و اجازه نمی دم کسی دوستم نداشته باشه

قبل از این که بخوان حس بدی پیدا کنن ،  من بی هیچ حسی می گذرم  این بار